کارگاه آموزشی مغز پژوهی رفتار جمعی و نگاهی به میراث آیشمن

مغزپژوهی رفتار جمعی

جامعه‌شناسی و بررسی نیازهای جامعه و رفتار انسان‌ها با استفاده از علوم اعصاب شناختی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و … کمک می‌کند تا آسیب‌های اجتماعی، معضلات، قوانین، گرفتاری‌های شهری، الگوی شهری، بحران فقر، فرهنگ، نژادپرستی، طبقه‌بندی جامعه، اقتصاد، روابط و … شناخته شود و برای بهبود آن و تغییر شرایط، راهکارهایی ارائه دهد. این علم به بررسی واکنش افراد در اجتماع می‌پردازد، عکس‌العمل افراد را در مواجهه با مسائل اجتماعی اندازه‌گیری کرده و میزان سازگاری با شرایط را تعیین می‌کند، همچنین پیش‌بینی وضع اجتماع و نحوه تصمیم‌گیری افراد را تعیین می‌نماید.

توجه : این پکیج به صورت کارگاه ضبط شده میباشد.

نگاهی به میراث آیشمن

شاید باور این مطلب قدری دشوار باشد که آدولف آیشمن، افسر عضو اس‌اس در سال 1962 در اورشلیم به دلیل جنایات جنگی اعدام گردید، تأثیر بسزایی در شکل‌گیری جریانات علوم رفتار، روانشناسی و نوروساینس داشته است.

آیشمن بعد از جنگ جهانی با نام مستعار به آرژانتین گریخت تا اینکه در سال 1960 توسط سرویس امنیتی اسراییل ربوده شد و برای محاکمه به اورشلیم منتقل گردید.

شخصیت آیشمن و ادعای او مبنی بر این که صرفاً یک عنصر فرمانبر و مطیع اوامر بود، ادعایی که بعداً توسط هانا ارنت در کتاب “آیشمن در اورشلیم” و مفهوم “ابتذال شرارت” که جهانی و مشهور شد، الهام‌بخش محققی جوان به نام استانلی میلیگرام گردید.

میلیگرام بین سال‌های 1960-1963 در مجموع 16 آزمایش بر روی 780 نفر از شهروندان داوطلب انجام داد.

نتایج آزمایش‌های او حاکی از آن بود که افراد کاملاً طبیعی بدون سابقه‌ای از اختلالات رفتاری، بوسیله قرار گرفتن در شرایط خاص و تحت فرمان، به راحتی قادر به تحویل شوک‌های الکتریکی دردناک به افراد بی‌گناه و بی‌تقصیر بودند.

به بیان دیگر، رفتار خشن و پرخاشگرانه بیشتر از آن که ناشی از ذات و حشیانه افراد باشد، بر اساس اقتضای محیط و تأثیر دیگران ایجاد می‌شود.

آزمایش‌های میلیگرام به اعتراف اکثریت صاحب‌نظریان، مشهورترین آزمایش تاریخ روانشناسی بر روی انسان‌ها محسوب می‌شود و هیچ کتاب درسی در حوزه علوم رفتاری و روانشناسی وجود ندارد که به آن اشاره ننموده باشد.

در دهه ی 60 میلادی، یافته‌های میلیگرام و محققان هم‌عصر او، هم‌زمان با شغف ذهنی جهان درباره‌ی شخصیت و دادگاه آیشمن، به رویکردی دامن زدند که به رویکرد “موقعیت‌گرا یا SITUATIONIST” معروف است. بر اساس این دیدگاه، رفتار و صفات انسان‌ها بیشتر از آن که متاثر از نوعی ذات یا ماهیت درونی باشد، ناشی از شرایط محیطی است و اصولاً عنصری پایدار و ثابت در هر فرد مانند آنچه تصور می‌شود، وجود ندارد.

بنابراین، تلاش برای تبیین تیپ‌های شخصیتی و ذات‌های فردی تا جایی نخواهد برد و به تبع آن، جستجوی مبانی بیولوژیک و ژنتیک برای این امر نیز عقیم خواهد ماند. بیشتر تفاوت‌های فردی تعلق به گروه‌های خاص اجتماعی دارد و همگانی‌سازی با الگوهای مهم و قدرت‌مند اجتماعی و نوروساینس مناسب‌تر است، تا به جای تلاش برای تبیین ماهیت صفات اشخاص مانند پرخاشگری، مسئولیت‌پذیری، برون‌گرایی، صداقت، پشتکار و … به چرایی پذیرش قالب‌های خاص، فرمانبری و فرو‌رفتن در نقش‌های اجتماعی پرداخته شود.

میلیگرام در کتاب “اطاعت از اتوریته” به نوعی به این موضوع اشاره می‌کند که تنها رهبری نوک هرم است که نیازمند تفسیر روانشناسی اختصاصی و مجزا است و رفتار اجزا آن پرتویی از نوک هرم را دارد و ماهیتی مشابه دارد.

او مکرراً از مثال آیشمن یاد می‌کند که صفات فردی وی برای توضیح جنایات او کفایت نمی‌کند و تنها از راه درک نقش‌پذیری او از مقامات و اطلاعات از فرامین است که معمای جنایتکارانه او قابل فهم است.

رویکرد موقعیت‌گرایی برای تفسیر رفتار انسان تحت تأثیر رشد سریع و شدید تفکر زیستی تا حدی طی دهه‌ی 70 تا سال‌های ابتدای قرن بیستم کمرنگ گردید، اما در سال‌های اخیر، علوم اعصاب دوباره به مطالعه عواملی چون اطاعت، اتوریته، هم‌آهنگی، تأثیرپذیری اجتماعی، الگوهای جمعی، سرایت رفتار، الگوپذیری و … علاقه بیشتری نشان داده‌اند.

مغز پژوهی رفتار جمعی و نگاهی به میراث آیشمن

مقدمه

رفتار جمعی، یا به عبارت دیگر “رفتار جمع”، یک زمینه جذاب است که به بررسی اعمال و واکنش‌های افراد در یک گروه می‌پردازد. مطالعه این پدیده، درک نحوه پویایی‌های اجتماعی و روان‌شناسی انسان را تسهیل می‌کند.

در این مقاله، به تلاش برای درک عمیق‌تر از تداخل جالب رفتار جمعی و مفهوم “میرقث” پرداخته‌ایم؛ با بررسی ریشه‌های تاریخی آن و پیامدهای معاصر آن.

درک روان‌شناخت گروهی

رفتار جمعی توسط اعمال افراد درون گروه به صورت خودجوش مشخص می‌شود. درک روان‌شناسی افراد در میان یک گروه برای حل کردن پیچیدگی‌های مرتبط با میرقث بسیار حیاتی است. تأثیرات اجتماعی نقش اساسی در شکل‌گیری دینامیک یک گروه دارند.

تئوری‌های اصلی در رفتار جمعی

دو تئوری برجسته راهنمایی می‌کنند: تئوری رفتار جمعی گوستاو لوبون که بر قدرت تحولی یک گروه بر رفتار افراد تأکید دارد و تئوری رفتار جمعی هربرت بلومر که نقش اصول اجتماعی در تشکیل اعمال گروهی را مورد تأکید قرار می‌دهد.

بررسی مختصری از سهم امیل دورکهایمان

مفهوم آنومی امیل دورکهایمان به شدت به درک رفتار جمعی کمک کرده است. ما در اینجا ارتباط آنومی با مفهوم میرقث را تجزیه و تحلیل می‌کنیم و نحوه تأثیر آن بر اصول اجتماعی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

تحلیل مفهوم “میرقث”

میرقث، نهرست در تاریخ دارد و ارزش‌های فرهنگی دارد. بررسی تکامل تاریخی و تفسیرات مدرن آن، درک جامع از نقش آن در تشکیل رفتار جمعی را فراهم می‌کند.

ارتباط میرقث با رفتار جمعی

تأثیر میرقث بر دینامیک گروهی بسیار عمیق است. سوال این است که این تأثیر چگونه در گردهمایی‌های دینی یا جنبش‌های اجتماعی قابل مشاهده است و چطور بر اصول اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

مطالعات موردی درباره رفتار جمعی میرقث-محور

ما به بررسی نمونه‌های واقعی میرقث در جوامع مختلف می‌پردازیم. از جلسات دینی تا جنبش‌های اجتماعی، تأثیر میرقث در مختلف محیط‌های جمعی قابل مشاهده است.

پیچیدگی در رفتار میرقث-محور

پیچیدگی اعمال میرقث ناپیش‌بینی آن را افزایش می‌دهد. بررسی عوامل مشارکت در پیچیدگی و غیرقابل پیش‌بینی بودن اعمال میرقث، درک بهتری از این پدیده فراهم می‌کند.

بلوغ در رویدادهای میرقث-محور

لحظات با شدت هیجانی بالا و اعمال اتفاقی درون گروه، ویژگی‌های اصلی رفتار میرقث هستند. این بلوغ، لحظه‌های جذابیت بیشتر به رفتار جمعی می‌بخشد.

تعادل در دقت و زمینه در تجزیه و تحلیل میرقث

حفظ دقت در تحلیل میرقث در کنار در نظر گرفتن زمینه اجتماعی گسترده، مهم است. این تعادل تضمین می‌کند که درک نسبت به عمق ریشه‌های فرهنگی میرقث حفظ شود.

جلب توجه خوانندگان با داستان‌های میرقث

استفاده از داستان‌ها و تجربیات شخصی مرتبط با میرقث، دمنوش انسانی به تحلیل می‌افزاید. این نوع نمایش، خوانندگان را به ارتباط با مفهوم میرقث تشویق می‌کند.

صدای فعال در توضیح پدیده‌های میرقث

استفاده از فعل در توضیح رویدادهای میرقث، پویایی به توضیح افزوده و مشارکت خواننده را تشویق می‌کند. این نوع شیوه بیان، تأثیر گذاری بیشتری بر فهم مخاطب دارد.

میرقث به عنوان یک پدیده فرهنگی

میرقث نه تنها بر رفتار جمعی تأثیر گذار است بلکه نقش مهمی در شکل‌گیری اصول فرهنگی دارد. بررسی نحوه تأثیر ارزش‌های فرهنگی بر رفتار جمعی، تصویر جامعی از میرقث به ما ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری

در نتیجه، میرقث یک جنبه مهم از رفتار جمعی می‌ماند و به طور پویا بر افراد درون یک گروه تأثیر می‌گذارد. با درک ریشه‌های تاریخی، ارزش فرهنگی و تأثیر بر اصول اجتماعی، به دلایل مهمی از رفتار انسان در محیط‌های گروهی پی می‌بریم.

همچنین شما میتوانید از پکیج آموزشی روانشناسی آگاهی در مغز استفاده نمایید.