کارگاه آموزشی اصول روانکاوی زیگموند فروید
آیا میدانید زیگموند فروید چه کسی بود؟
«زیگموند فروید» یا Sigmund Freud، پدر علم روانکاوی، در ششم ماه مه سال ۱۸۵۶ در شهر فریبرگ به دنیا آمد. او دوران کودکیاش را در خانوادهای فقیر گذراند و تحصیلات خود را در وین به پایان رساند. فروید به زبانهای مختلفی مسلط بود، از جمله آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی، اسپانیایی، عبری، لاتین و یونانی. علاقهٔ وی به ادبیات و آثار «ویلیام شکسپیر» بسیار بود. او در هفده سالگی تحصیلات پزشکی خود را در دانشگاه وین آغاز کرد و در زمینههای فلسفه و روانشناسی نیز تحصیل کرد. در سال ۱۸۸۱ دکترای خود را از دانشگاه به دست آورد.
فروید مدتی را در بیمارستان کار کرد، اما به مرور علاقهای عمیق به علم اعصاب و روانشناسی پیدا کرد و به تحقیقات در زمینه اختلالات عصبی مشغول شد. او به پاریس رفت و با یک نورولوژیست به تحقیق در حوزه هیپنوتیزم پرداخت. فروید در سال ۱۸۸۶ مطب خصوصی خود را تأسیس کرد و به درمان بیماران عصبی پرداخت. او از روشهای هیپنوتیزم و گفتگوی آزاد استفاده میکرد و بیمارانش را به صحبت کردن بدون هیچگونه سانسوری ترغیب میکرد.
سالهای آخر عمر فروید را بیماری سرطان نشان داد. او از جوانی به مصرف سیگار اعتیاد داشت و در سپتامبر ۱۹۳۹ به دلخواه خود، با تزریق مقدار زیادی مورفین، درگذشت. جسد او سوخته شد و خاکسترش درون یک گلدان که همیشه در اتاق فروید بود، قرار گرفت. او همواره به مطالعه علاقه داشت و آخرین کتابی که میخواند، «چرم ساغری» اثر «بالزاک» بود.
هسته اصلی نظریه فروید مفهوم ناخودآگاه است؛ افکار، نگرشها، تکانهها، امیال، انگیزهها و هیجاناتی که خودمان از وجود آنها آگاه نیستیم. او معتقد بود که امیال ناپذیرفتنی، مانند امیالی که در دوران کودکی منع یا تنبیه شدهاند، از حیطه آگاهی هشیار بیرون رانده شده و به ناخودآگاه منتقل میشوند، اما همچنان بر روی افکار، هیجانات و اعمال ما تأثیر میگذارند. افکار ناخودآگاه به صورتهای مختلفی مانند رؤیاها، لغزشهای لفظی و علائم بدنی نشان میدهند.
فروید در روش درمانی خود از تداعی آزاد استفاده میکرد، به این معنا که بیمار به هر آنچه که به ذهنش میرسید، صحبت میکرد و این کمک میکرد تا امیال ناخودآگاه بیمار به حیطه هشیاری آورده شود. تحلیل رؤیاها نیز همین هدف را دنبال میکند.
در نظریه سنتی فروید، انگیزههای ناخودآگاه تقریبا همیشه به نحوی به میل جنسی یا پرخاشگری مربوط میشدند؛ به همین دلیل نظریهی فروید در آغاز با استقبال گسترده مواجه نشد. اما امروزه، روانشناسان این دیدگاه را به طور کامل قبول نمیکنند. با این حال، معمولاً موافقند که انسانها از برخی جنبههای مهم رفتار خود، آگاهی کامل ندارند.
پیشینه روانکاوی
زیگموند فروید، روانشناس برجسته اتریشی، پدر روانکاوی بود. او در دهه ۱۸۹۰، آغازگر دانش روانکاوی در وین بود. در آغاز، او به عنوان متخصص مغز و اعصاب شناخته میشد. اما با پیشرفت تحقیقات و بررسی بیماران، فروید فهمید که فرآیندهای روانی آگاهانه وجود دارند که افراد آگاه از آنها نیستند. این پژوهشها نشان داد که برخی از بیماریها دلایل جسمی ندارند و از عوامل و فرآیندهای ذهنی ناشی میشوند.
فروید به شکلدهی روانکاوی در اروپا پرداخت و همزمان با پیشرفت روانشناسی رفتاری در آمریکا، رویکردهای جدیدی را به این حوزه ارائه کرد. او مفاهیم رایج شناختی زمان خود را با مفاهیم غریزهای که بر پایه زیستشناسی بنا شده بودند، آمیخت تا نظریهای نوین درباره رفتار انسانی ارائه دهد.
فرضیه اساسی فروید این بود که بخش قابل توجهی از رفتار انسان از فرآیندهای ناخودآگاه به وجود میآید. او باور داشت که افکار، ترسها، و خواستههایی که شخص از آنها آگاه نیست اما بر روی رفتارش اثر میگذارند، از جمله فرآیندهای ناخودآگاه هستند. به عبارت دیگر، بسیاری از تکانههایی که در کودکی با منع یا تنبیه والدین یا جامعه روبرو شدهاند، از غریزههای طبیعی انسان میآیند.
این تکانهها، از آنجا که از نخستین لحظات زندگی وجود دارند، قدرت تأثیرگذاری گستردهای دارند که باید با آنها برخورد شود؛ زیرا منع و ممنوعیت نمیتواند آنها را برطرف کند، بلکه فقط باعث میشود که به دور از حوزه هشیاری منتقل شوند و از آنجا به صورت اختلالات هیجانی و علائم بیماریهای روانی یا به شکل رفتارهای جامعهپذیری مثل فعالیتهای هنری و ادبی ظاهر شوند. به عنوان مثال، اگر احساس کینه و خشم نسبت به کسی داشته باشید که جدا کردن از آن فرد برایتان ممکن نیست، شاید این خشم به صورت ناخودآگاه در ذهن شما بروز کند و به شکل رویاهایی درباره آن شخص ظاهر شود.
به روایت فروید، انسان همانند حیوانات، تحت تأثیر غرایز اساسی، مانند غریزهای جنسی و پرخاشگری قرار دارد و این امر باعث اختلاف او با جامعهای میشود که بر فراگیر بودن و کنترل این غرایز تأکید دارد. بنابراین، فروید متداولترین رویکرد روانکاوی برای بررسی مواردی که در ابتدای این فصل اشاره شد، ارائه کرد. به عنوان مثال، او باور داشت که رفتارهای پرخاشگرانه ریشه در غریزههای فطری دارد، اگرچه این دیدگاه در روانشناسی انسانی مورد قبول قرار نگرفت، اما با برخی از نظریات زیستشناسان و روانشناسانی که پرخاشگری در حیوانات را بررسی میکنند، سازگاری دارد.
در سال ۱۸۸۵، فروید یک گرنت برای همکاری با ژان مارتین شارکو، یک متخصص مغز و اعصاب معروف در پاریس، به منظور تکمیل دانش خود در این زمینه دریافت کرد. شارکو هیپنوتیزم را به عنوان ابزاری برای آزمایشهای آزمایشگاهی معرفی کرد و فروید در ابتدا از هیپنوتیزم به عنوان روش درمانی برای بیماران هیستری استفاده کرد.
بعد از آن، فروید به شیوه کار ژوزف بروئر علاقهمند شد و با او همکاری کرد. آنها یک بیمار مشترک به نام “آنا او” که از بیماری هیستری رنج میبرد، تحت درمان قرار دادند. شیوه درمانی که فروید و بروئر برای آنا به کار بردند، به عنوان نخستین شیوه درمانی روانکاوی شناخته میشود. در سال ۱۸۹۵، زیگموند فروید و ژوزف بروئر نتیجه همکاری و پژوهشهای خود را در کتابی به نام “پژوهشهایی دربارهی هیستری” منتشر کردند که میتوان آن را به عنوان آغاز کار روانکاوی دانست.
به مرور زمان، راههای فروید و بروئر از هم جدا شد و فروید درمان اختلالات روانی را به شیوه خودش ادامه داد. او ابتدا از هیپنوتیزم به عنوان روش درمانی استفاده میکرد و پس از تحقیقاتی که بر روی آنا انجام داد، “کاتارسیس روانی” را به عنوان یک روش موثر در درمان بیماران شناخت و در درمانهای خود از این تکنیک استفاده کرد.
فروید همچنین تحلیل رویا را به عنوان یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل و دستیابی به ناخودآگاه بیمارانش به کار میبرد. تلاشهای او در درمان اختلالات روانی منجر به شکلگیری رویکرد و دیدگاه روانکاوی شد. فروید نظریات متعددی از قبیل مفهومهای خودآگاه و ناخودآگاه (هشیار و ناهشیار)، عقدههای ادیپ و الکترا، شخصیت و رشد را مطرح کرد که به زمانی که در آینده به توضیح آنها میپردازم. با وجود مخالفتهایی که با فروید شد، او توانست انجمن روانکاوی جهانی را بنیانگذاری کند.
همراه با درمان اختلالات روانی، زیگموند فروید به آموزش و تربیت شاگردانش نیز اهمیت داد. شاگردان برجستهی او، از جمله کارل گوستاو یونگ، آلفرد آدلر، آنا فروید و دیگران، در گسترش و توسعهی روانکاوی نقش مهمی داشتند که تا به امروز این مسیر ادامه دارد.
تعریف روانکاوی چیست؟
در تعریف روانکاوی باید گفت: «روانکاوی یک شاخه از روانشناسی است که به شیوهی علمی بررسی و تحلیل رفتار و فرآیندهای روانی انسان میپردازد و با مطالعهی عمیق ناخودآگاه، به درک بهتری از این فرآیندها میرسد».
با نگاه به این تعریف، میفهمیم که: روانکاوی یک دانش علمی است زیرا به شیوهی علمی مطالعه میکند. این شاخه از روانشناسی به بررسی عمیق و علمی رفتار و فرآیندهای روانی انسان میپردازد و با تحلیل ناخودآگاه، سعی در درک بهتری از آن دارد.
روانکاو کیست و روانکاوی چیست؟
روانکاو یک تخصصی در زمینه روانشناسی یا روانپزشکی است که به رویکرد روانکاوی در درمان و مطالعهی اختلالات روانی متمایل است. آنها باور دارند که مشکلاتی که مراجع به آنها دارند نهایتاً از بیماریهای ذهنی نشأت میگیرند و بیشتر مسائل اصلی با ناخودآگاه و تعارضات آن مربوط میشوند. این روانکاوان تلاش میکنند با بررسی گذشتهی فرد، تعارضات را شناسایی و حل کنند زیرا هر فردی در مورد محتوای ناخودآگاه ذهنش آگاه نیست. به همین دلیل، روانکاو میتواند به افراد در این مسیر کمک کند.
همانطور که اشاره شد، روانکاوی تنها یک رویکرد در روانشناسی است و هر فردی که در زمینه روانشناسی فعالیت میکند، لزوماً روانکاو نیست؛ بلکه ممکن است بر اساس سایر رویکردهای موجود در زمینهی روانشناسی کار کند. از جمله دیگر رویکردهای روانشناسی میتوان به رویکرد شناختی-رفتاری اشاره کرد که در حال حاضر بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
اصول روانکاوی زیگموند فروید
مقدمه
زیگموند فروید، پیشگام در زمینه روانشناسی، مفاهیم انقلابی را معرفی کرد که درک ذهن انسان را شکل داد. روانکاوی، سنگ بنای کار او، به بررسی عمیق عملکردهای نهان ذهن پرداخته و سعی در پی بردن پیچیدگیهای رفتار انسان دارد.
اصول اصلی روانکاوی
ذهن ناخودآگاه و اهمیت آن
فروید فرض کرد که ذهن ناخودآگاه مخزنی است برای افکار، خواستهها و خاطراتی که سرکوب شدهاند و بر رفتار و احساسات تأثیرات ژرفی دارند. درک این حوزه پنهان، محور اصلی روانکاوی است.
نقش رویاها در روانکاوی
رویاها، به عقیده فروید، به عنوان یک مسیر به ذهن ناخودآگاه عمل میکنند و درک آنها نکاتی راجع به احساسات و خواستههای سرکوب شده فراهم میکند. تحلیل رویاها، رمزگشایی تعارضات و انگیزههای پنهان را کمک میکند.
ساختار ذهن بر اساس فروید
اید، اگو و ابراه
فروید تقسیم سهگانهی ذهن را پیشنهاد کرد: اید، که تحت تأثیر خواستههای اولیه قرار دارد؛ اگو، که در میان خواستهها و واقعیت واسطه میکند؛ و ابراه که نمایندهی قوانین اجتماعی است. پیچیدگی بین این ساختارها، شکلدهنده رفتار انسان است.
حل تعارضات و تأثیر آن
تعارضات بین اید، اگو و ابراه منجر به تنشهای روانی میشود. حل این تعارضات برای روانی بهتر و شکلگیری شخصیت اهمیت دارد.
توسعه روانی جنسی
مراحل توسعه روانی جنسی
فروید مراحلی را تعیین کرد – شهوانی، مقعدی، اعضای تناسلی، خوابآلودگی و تولید- که نشانگر رشد روانی جنسی فرد هستند. هر مرحله، اگر حل نشده باشد، میتواند بر ویژگیهای شخصیتی بزرگسال تأثیر گذار باشد.
تأثیر بر شکلگیری شخصیت
تجارب در این مراحل، ویژگیهای شخصیتی و رفتارها را شکل میدهند و بر روابط و خودتصوری تأثیر میگذارند.
مکانیسمهای دفاعی
توضیح مکانیسمهای دفاعی
فهم مکانیسمهای دفاعی و نمونههای آنها، ارتباطات عمیقی را در روانکاوی فراهم میکند. این مکانیسمها نقش مهمی در حفظ تعادل روانی و مقابله با استرس دارند.
مثالها و ارتباط آنها با روانکاوی
بیان مثالها و ارتباط آنها با روانکاوی، به ما کمک میکند تا نحوهی عملکرد این مکانیسمها و اهمیت آنها را در مطالعه و تحلیل رفتارها درک کنیم.
کاربرد اصول فروید در روانشناسی معاصر
تأثیر بر روانشناسی معاصر
تأثیر فروید بر روانشناسی معاصر قابل مشاهده است. البته، نقدها و دیدگاههای جایگزین نیز وجود دارند که این اصول را مورد ارزیابی قرار میدهند.
انتقادات و دیدگاههای جایگزین
با وجود تأثیر فروید، برخی از روانشناسان نظرات و نقدهایی را دربارهی این اصول مطرح کردهاند و دیدگاههای جایگزینی را معرفی کردهاند.
نتیجهگیری
تلخیص مفید از نظرات فروید و اهمیت روانکاوی در زمان حاضر. تأثیرات و کاربردهای این تئوری در مطالعه و درک رفتار انسان را مشخص میکند.
همچنین شما میتوانید از پکیج آموزشی روانکاوی فروید و لاکان استفاده نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.